* و مردم؟
ما آمدیم به جای این کار مؤسسات رسانهای تصویری ایجاد کردیم، گفتیم خب ما فیلمهای خوب را توزیع میکنیم. شما به جای اینکه بنشینید منع کنید رفتار ایجابی داشته باشید. وقتی به مردم بگویید من ۱۰۰ نوع فیلم توزیع کردم بیایید بگیرید ببرید خانه نگاه کنید، دنبال کار ناجور نمیروند. اما شما اگر خانه خوابیدید، یک عده میروند دنبال این کارها. یعنی ما فکر ایجابی را دنبال میکردیم. البته من نمیگویم، ما اشتباهاتی داشتیم، اینکه ما میگوییم معنایش این نیست که همه کار ما درست بوده، تلاش ما این بود که به جای اینکه دولت جای مردم تصمیم بگیرد زمینه را برای حرکت مردم فراهم کند.
* بیشتر به نظر میآید که نگاه شما به اینست که جاذبهها باید در داخل ایجاد شود یعنی ما اگر به توسعه برسیم، اگر اقتصاد پیشبرنده و پایدار داشته باشیم، اگر سیاست خارجی خوبی داشته باشیم به هر حال میتوانیم این جذبها را انجام بدهیم. به نظر شما ما حتی بر این حوزهها سرمایهگذاری درستی انجام دادیم؟ مثلاً درباره توسعه، آیا به نظر شما اصلاً نهادی در ایران متولی امر توسعه هست؟ یا توسعه چیزی است که در برنامههای مختلف میآید، ۳۰ درصد آن برنامهها اجرا میشود، ۷۰ درصد اجرا نمیشود، چه برنامههای ۲۰ ساله و چه ۵ ساله. امروز وقتی نگاه میکنیم به مقوله توسعه در ایران شما کجا را بیشتر مد نظر قرار میدهید؟ به سازمان برنامه و بودجه که فقط دارد بودجه اختصاص میدهد به نهادها؟ به وزارتخانهها که یک سری کارهای عادی اجرایی انجام میدهند آن هم بنا به مقتضیات مالی که دارند. امروز وقتی از توسعه ایران حرف میزنیم یعنی چه، یعنی کجا را باید نگاه کنیم؟
– حس من این بود که باید خدمتگزار مردم باشم حالا در هر بخشی، چون این یک کار در همه اینها مشترک نیست. انسان در رادیو تلویزیون کار میکند، یکجور باید فکر کند، در وزارت ارشاد یکجور، در دبیرخانه شورای امنیت یکجور، در مجلس جور دیگر. یعنی راحت نیست یکی را انتخاب کنید. باید نقطه کانونی فکر خود را داشت و از زمان بیشترین استفاده را کرد برای خدمت گستردهتر. این تلقی برای من که از جوانی در کار اجرا بودم این بود که ما از زمان استفاده کنیم برای خدمت بیشتر، ممکن است جایی اشتباه هم کرده باشم، بههرحال فرد متاسب با سنیناش ممکن است اشتباهاتی کند. نقطهای که همیشه دنبال میکردم این بود که فکر توسعهای داشته باشم و در جایی که هستم توسعه بدهم آنجا را و تصور میکنم ایران خیلی ظرفیت زیادی دارد و ما باید مدیرانمان در این زمینه فکر مسلطشان توسعهگرایی باشد. توسعهگرایی به معنای این نیست که دولتی اداره شود، زمینه رشد را فراهم کند.
توسعه ملی متولی میخواهد/ نگران تمامیت ارضی ایران نیستم/ باید یکبار دیگر خصوصیسازی در کشور انجام شود/ مسأله نگرانکننده اقتصاد کشور است/ کشوری که حال اصلاحات نداشته باشد، عقب میافتد/ علت ممنوعیت ویدیو را نفهمیدیم!/ مخالفین را نعمت بدانید
* این عناصر هویتی هر کدام به عنوان نقاط قوت است که میتواند جامعه را تثبیت کند، عامل وحدت جامعه باشد اما در نگاه بیرونی وقتی از اقتدار ایران صحبت میکنیم یک موضوع مرزهای امنیتی است که همیشه در سیاستگذاریهای امنیتی بحث نگاه به غرب داشتیم چون تهدیدها از غرب بوده و یا همیشه میخواستیم حاشیه امنی در مرزهای غربی داشته باشیم که تا مدیترانه هم پیش میرویم. اما زبان فارسی نادیده گرفته شده یعنی همان نسبت که میتواند مرزهای امنیتی ما به سمت مدیترانه باشد، مرزهای فرهنگی ما هم میتواند به سمت آسیای میانه، قفقاز، پاکستان و هند باشد ولی اینها خیلی کمرنگ شده است. شما سالها مسئولیت شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی را به عهده داشتید. وقتی شما در یک نگاه کلان اقتدار ایران را مورد بررسی قرار میدادید چه سهمی را برای این حوزهها میدیدید، یعنی این نفوذ که طبیعی است، نفوذ تحمیلی نیست، چقدر در زبان فارسی، فرهنگ و ادب ایرانی سرمایهگذاری کردیم؟ چون سالهایی بوده در خلأ ایران در دوران حکومت شوروی فرهنگ دیگری حاکم بوده و آن موقعی که میتوانستیم و میشد در این حوزه سرمایهگذاری گنیم از دست دادیم یا باز سپردیم به فرهنگهای دیگر. در این حوزه کلان اقتدار و امنیت ایران شما چه سهمی را برای این موضوع در نظر میگیرید؟
* خودش منتخب مردم است.
یکی از مشکلاتی که امروز در سرمایه اجتماعی مطرح است این است که چه میزان مردم مشارکت در کار اجتماع دارند. وقتی صنعت و معدن ۸۵ درصد دولتی و خصولتیاست یعنی مشارکت به مردم ندادهاید. همین میزان سرمایه اجتماعی شما کاهش پیدا می کند. توانمندی اقتصاد و پیشبرندگی آن هم کاهش پیدا میکند. چون سیستمهای دولتی، تولیدکنندههای خوبی نیستند و باید بخش خصوصی ورود پیدا کند. بسترهایش را باید فراهم کرد. الان گاهی میگویند که تحریمها از مشکلات اصلی کشور است. تحریمها حتماً مشکل مهمی است ولی خیلی از اینها را خودمان میتوانیم حل کنیم و این تحریمهای داخلی بیشتر مضر است. مثلاً اینکه اقتصاد ما دست مردم قرار بگیرد و بگذاریم که خود مردم فعال باشند چه ربطی به تحریم دارد؟ جز اینکه یکسری غولهای اقتصادی دولتی و شبهدولتی درست کردیم که یک عده از جوانها که از دانشگاهها میآیند و میخواهند وارد بخش تولید شوند نمیتوانند با اینها رقابت کنند. معلوم است که اینها بخشهای بزرگ اجتماع ما شدند از نظر اقتصادی، لذا دسترسی به اطلاعات دارند، به راحتی میتوانند با تلفن امکانات دولتی را وام بگیرند. بیچارههایی که از پایین رشد میکنند چطور با اینها رقابت کنند؟ شما باید بپذیرید اگر میخواهید به عدالت اجتماعی برسید باید از این که دولت و شبهدولتیها اقتصاد کشور را کنترل کنند دست بردارید و این خلاف عدالت است، چون نمیگذارد که مردم مشارکت کنند. استعدادهایشان رشد نمیکند.
* من آخرین سؤال را میخواهم بپرسم. با توجه به سابقه شما در مسئولیتهای مختلف هست، وزارت ارشاد، سازمان صداوسیما، شورای عالی امنیت ملی، مجلس و الان در حوزه مشاوره و نهادهایی که عضو هستید. آقای دکتر لاریجانی! شما برای ایران چه کردید؟ اگر بخواهید یک کار و یک تصمیم را که بزر گ و مهم میدانید که برای ایران گرفتید و فکر میکنید در آینده به همان یک نکته هم اگر بخواهید اشاره کنید هم تشفی خاطر پیدا میکنید و هم رضایت از عملکرد خودتان، آن یک کار کدام است؟
* با مجموع تهدیدهایی که از نظر منطقهای وجود دارد شرایط بینالمللی، ظهور ترامپ، استمرار تهدیدها یا احتمال اسنپبک، مکانیزم ماشه و هزار تا از این مسائل، آیا شما فکر میکنید که باز هم امکان این هست که ما به این نقطه برسیم یا اول باید این تهدیدها را حذف کنیم؟ شما به هر حال سفرهای متعددی در ماههای اخیر به منطقه داشتید، تصورتان اینست که ما واقعاً از نظر منطقهای ضعیف شدیم؟ الان تهدیدهای بیشتری وجود دارد؟ چون تا موقعی که خلاصه سایه تحریم باشد حالا با وجود اینکه ما در داخل هم همانطور که فرمودید مشکلات مدیریتی زیاد داریم با وجود همه این تهدیدها شما فکر میکنید ما میتوانیم به یک نظریه درست برسیم در یک زمان مناسب و با فراغبال بیشتر؟
– فراغبال اگر بخواهیم قائل شویم، هیچ وقت برای ایران بوجود نمیآید چون مزاحمین زیاد هستند و ما باید درون این شرایط زیست کنیم و با هوشمندی کشور را از این شرایط عبور دهیم. تحریمها یک وجه است. تحریمها حتماً مانع توسعه و سنگی است جلوی توسعه و باید حتماً برداشته شود و این یک مقداری با ماست و مقداری با دیگران است. بنابراین ما باید تلاش کنیم اما همه همت ما معطوف به این نباید باشد چون یک مقدار هم دیگران در این مسأله نقش دارند. حجم زیادی از مشکل سر آنهاست، کمااینکه برای دورهای درباره بحث هستهای توافق شد و بهم زدند و معلوم است که این یک چیز لقی است. ولی حتماً باید تلاش کرد چون این سرعت توسعه ما را میگیرد. در مورد مسائل منطقهای بحث دیگری است، بله البته الان شیپور میزنند که ایران خیلی ضعیف شده است، خب اگر خوشاند به این احوالات باشند، ما نمیخواهیم مانع خوشی دیگران شویم، ولی واقعیت این نیست. ما در این یکسال و خوردهای در حوزه منطقهای فرازوفرود داشتیم و بعضی جاها لطمه خوردیم و برخی جاها اینطور نیست. بعضی جاها لطمه زدند. اینطور نیست در یک مصاف فقط این طرف را ببینند باید آن طرف را هم ببینیم. در جنگ با عراق هم میزدیم و میخوردیم و نمیتوانیم بگوییم ما فقط قسمتی که خوردیم را محاسبه کنیم و آن قسمتی که زدیم را محاسبه نکنیم، به هرحال یکسال و خوردهای است که رژیم صهیونیستی سرگردان است، آواره دارد، اقتصادش نامیزان است، آن هم خورده دیگر.
– سعادتی برای ما بود.
منبع: https://www.irna.ir/news/85737937/%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D8%B6%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%85-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87-%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1
لاریجانی در این گفتوگو به مسأله توسعه در ایران پرداخت، از هویت ایرانی – اسلامی – شیعی گفت؛ به اصلیترین نگرانیاش درباره وضعیت اقتصاد اشاره کرد، از نحوه اجرای خصوصیسازی انتقاد کرد و… در نهایت هم به این سؤال پاسخ داد که آیا نگران ایران است و برای ایران چه کرده است؟
مشروح گفتوگوی لاریجانی با برنامه «ایرانم» را میخوانید:
هنوز همه چیزها برای این فراهم نیست و آن نکتهای که شما گفتید که یک نهاد تصمیمساز برای توسعه ضروری است. من فکر میکنم همین امروز انجام شود بهتر است تا بگذاریم برای فردا.
– یا انرژیهای تجدیدپذیر. الا ماشاءالله از این موضوعات هست. خیلی از اینها ربط خیلی زیاد به مسأله تحریم ندارد. مثالی که من زدم. اینکه اقتصاد دست مردم بیفتد شما میدانید، چقدر بهرهوری را بالا میبرد. چه کسی مانع است؟ قانون و سیاستهای کلی آن که وجود دارد. خب اجرا کنیم. درست اجرا نکردیم.
در بسیاری از این امور نباید متوقف مساله تحریم باشیم. اینکه رهبری معظم میگویند شما کارتان را انجام بدهید که از تحریم خودتان را صیانت کنید، بسیاری ازاین امور ربطی به تحریم ندارد. البته به معنای این نیست که جلوی آن را نگیریم، چون آن یک مزاحم هست. من فکر میکنم اصلاحات اقتصادی برای یک رشد چشمگیر اولویت نخست جامعه ماست.
اصلاً کشوری که حال اصلاحات در زمینههای مختلف نداشته باشد حتماً عقبافتاده میشود. چون شرایط اجتماعی مستمراً در حال تغییر است و شما نمیتوانید این تغییر را نادیده بگیرید. مثلاً فرض کنید امروز در حوزه اقتصاد دیجیتالی تحول بنیادین به وجود آمده است و شما میگویید من به اقتصاد دیجیتالی نمیخواهم توجه کنم، عقب میافتد. مقدار زیادی از ثروتی که ایجاد کردند برای کشور در این اقتصاد نهفته است. یا شما در استفاده از هوش مصنوعی در بخشهای مختلف، اگر استفاده نکنید عقب میافتید، خب باید در این بخش سرمایهگذاری کنید.
بگذارید خودشان تصمیم بگیرند، بگذارید اشتباه کنند، خودشان تصحیح میشوندو بلوغ پیدا میکنند. مرحوم شهید مطهری در یکی از آثارشان میگویند اینکه مردم در انتخابشان اشتباه کنند، حتی فردی که نامناسب است انتخاب کنند، صد بار هم اشتباه کنند، جای تأسف دارد ولی جای منع کردن ندارد. باید بگذارید خودشان بلوغ پیدا کند. این بلوغ اجتماعی خیلی چیز مهمی است و این باید تمرین کند تا بلوغ پیدا کند، در تمرین گاهی اشتباه هم میکند. وقتی ما متمرکز تصمیم میگیریم اشتباه نمیکنیم؟ پر از اشتباه است. ولی کارها را تا جایی که ممکن است واگذار کنید، ممکن است در مسائل امنیتی نتوانید واگذار کنید خصلتش تمرکز است. یا در حوزه دیپلماسی نتوانید واگذار کنید. اما در حوزه اقتصاد هم نمیتوانید واگذاری کنید؟ در حوزه تصمیمگیری در یک شهر اگر بگوییم ایکس ریال بودجه عمرانی دارد و خودتان تصمیم بگیرید این بودجه را برای کدام بخش عمرانی میخواهید مصرف کنید، این بهتر است یا ما در سازمان برنامه و یا مجلس بنشینیم و بگوییم که صدتا پروژه داریم به هرکدام یک میلیارد میدهیم و شما مجبورید همین یک میلیارد را خرج کنید. کدامش بهتر است؟
نفهمیدیم چرا ویدئو ممنوع بود؟
* ولی در رأیآوری آن نماینده نقش دارد.
اما آیا در شرایط فعلی میشود اصلاحات انجام داد؟ حتماً میشود.
مثلاً بخشهایی از حوزه آسیای میانه، قفقاز و آسیای مرکزی تحت تأثیر این فرهنگ قرار گرفتند، حالا چه از نظر زبان و ادب فارسی و چه از نظر خلقوخو و سنتهای اجتماعی و یا از نظر گرایشهای معنوی. یا بعد از اینکه مردم ایران اسلام آوردند و تفکر اسلامی با تفکر ایرانی ممزوج شد، فکر عمیقی را بوجود آورد که این جاذبههایی را در کشورهای دیگر ایجاد کرد. مثلاً ایران یک پایگاه بزرگ در حوزه حکمت اسلامی شد. شما در همه کشورهای اسلامی چنین عظمتی را نمیبینید که از درون آنها شخصیتهایی مثل ابنسینا و ملای رومی و ملاصدرا و بسیاری دیگر ظهور کنند. این فکر منسجم حکمت در ایران، یک موضوع درخشنده شد، لذا کشورهای دیگر که زبانشان ممکن است فارسی نباشد، عربی یا لاتین باشد، این تمدن و خصوصیت ایرانی را مورد توجه قرار دادند.
توسعه ملی متولی میخواهد
یا مثلاً در وزارت ارشاد ویدئو را ممنوع کرده بودند و نفهمیدیم برای چه ممنوع است؟ شما میخواهید با دوربین از زندگی شخصیتان فیلم بگیرید. روزهای اول که رفته بودم ارشاد به من گفتند این خیلی بخش خطرناکی است و فیلمهای خیلی بدجوری میآورند. گفتم خوب حالا چی کار باید بکنیم الان با این، گفت خودتان چی کار میکنید با این الان، گفتیم ما فیلمها را از مردم میگیریم، چند تا پیرمرد گذاشتیم به نوبت اینها را ببینند و اینهایی که خراب هستند را اجازه نمیدهند. بعد خود این پیرمردها بعد از مدتی مشکل پیدا میکردند. بعد سیکل معیوب این است. گفتیم خب اجازه بدهید خود مردم تصمیم بگیرند. یک چاقو هم میتواند دست را ببرد و هم میتوان میوه را با آن پوست بکنیم، چرا به مردم اعتماد نمیکنیم؟ من آن زمان رفتم در شورای انقلاب فرهنگی. مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور بودند. من گفتم که معتقدم که ویدئو، چه دوربین و چه تجهیزاتش بیخودی ممنوع شده است. گفت آخر قبلاً میگفتند خیلی اشکالات دارد. گفتم اشکالاتش را من رفتم بررسی کردم، اینهاست. گفت طرحت را بیاور. ایشان فکر خوبی داشت. بردم در شورای انقلاب فرهنگی، آن موقع حاج احمدآقا هم عضو شورای انقلاب فرهنگی بودند. برایشان توضیح دادم، عدهای هم مخالفت کردند، و بعد از آنکه تصویب شد عدهای مخالفت میکردند.
* وقتی این رو میفرمودید یاد کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» شهید مطهری افتادم، شما داماد ایشان هستید و به توصیه ایشان از رشته علوم کامپیوتر، به فلسفه تغییر دادید. شاید این سؤال را بشود اینطور مطرح کرد که هیچ موقع بوده که هویت اسلامی و ایرانی در تضاد با همدیگر قرار بگیرند یا نه همیشه توانستهاند یک ترکیب موفقی را ایجاد کنند؟ نکاتی که فرمودید حاکی از خدمات متقابل ایرانیان به اسلام و اسلام به ایران است و البته شهید مطهری هم آن کتاب را در سال ۱۳۴۹ نوشت در اوج تبلیغات باستانگرایی دوره پهلوی، امروز وقتی نگاه میکنیم شما چه تصویری از این عناصر هویتی دارید؟ شاید بشود گفت هویت ایرانیان متشکل از سهگانه ایران، اسلام و تشیع است. آیا در سیاستگذاریهای کلان و برنامهریزیهای اصلی در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی، بینالملل، سیاست خارجی و… ما توانستهایم هر سه این عناصر را با همدیگر با یک سهم ببینیم و توازن بر قرار کنیم یا همیشه ترجیح یکی بوده بر دیگری که این هم داریم آثارش را میبینیم که منجر به تضعیف هر سه عنصر میشود چون هر سه با همدیگر یک هویت را میسازند.
* یعنی فرصت برابر برای همه بوجود بیاید.
– در این زمینه تاریخ ایران فرازوفرود داشته و یکسان نبوده است. در یک زمانهایی دولت مرکزی قوی بوده و بنابراین توانسته ابعاد فکر ایرانی را گسترش دهد و به بخشهای دیگر توجه کند. گاه هم نبوده یا ایران مورد تجاوز قرار گرفته است،. مثل زمانی که مغولها به ایران حمله کردند بنابراین یک ازهمپاشیدگی وجود داشته است. اما ظرفیت تمدنی ایران همیشه طوری بوده که حتی مهاجمین را توانسته در دل خود هضم کند که این قدرت تفکر تمدنی ایران را نشان میدهد و به همین دلیل جاذبهای ایجاد کرده است.
– دولت باید علمدار آزادی فکر باشد و رسانهها باید صدای مردم را برسانند. ابزارهای مختلفی در این زمینه هست. مهم این است که مسئولان کشور باور کنند ما باید متناسب با فکر مردم و مصالح بتوانیم حرکت آینده را ترسیم کنیم. جای آن را میشود اقتباس کرد. ابنسینا در کتاب شفا بحثی دارد راجع به اینکه حکومتها چهطور میتوانند نظر مردم را بفهمند و یا مصالح کشور را درک کنند. ایشان معتقد است که یک شورای قانونگذاری یا ضوابطنویسی میخواهیم که باید از نخبگان باشند. ابنسینا نخبهگرا است در فکر سیاسی. ایشان میگوید نخبگان چگونه درک کنند، یک راه اینست که باید به نیازهای مردم مراجعه کنند. الان در جامعه اقتصاد مسأله اولی است، این را همه میفهمند. بنابراین در قانونگذاری، ضابطهگذاری و رشد اقتصادی باید محور باشد، دوم اینکه ببینیم سایر کشورها که مثل ما هستند چگونه تصمیم میگیرند؛ یعنی از تجربه بینالمللی استفاده کنیم و مهمتر اینکه باید ببینیم مخالفین کشور روی چه چیزی دست میگذارند؟ آنها روی نقاط ضعف دست میگذارند، مخالفین را برای خودتان باید یک نعمت بدانید. چون نقاط ضعفتان را نقد میکنند. شما باید امروز همان کار را بکنید. شما ببینید الان در منطقه و خارج از منطقه کشورهایی که وضعشان شبیه ماست چگونه پیشرفت میکنند و چه نظراتی را دنبال میکنند که حرکت سریع توسعه را دارند، از این تجربه هم باید استفاده کنید. هم داخل را باید ببینید و هم تجربه بینالمللی را استفاده کنید.
نمونه از اینها زیاد است. یا مثلاً در رادیو تلویزیون تولیدات ما همیشه به صورت دولتی بود لذا پرهزینه بود. ما این را خصوصی کردیم و گفتیم همه کارگردانها و تهیهکنندهها یک مؤسسه فرهنگی و هنری ایجاد کنند. ما هم یک سریال میخواهیم بسازیم دقیقهای با آنها حساب میکنیم و یک ناظر هم از نظر کیفی میگذاریم. هم هزینه آن کاهش پیدا کرد و هم طول مدت ساختش کم شد. خب این گسترش پیدا کرد.
* خیلی متشکرم آقای دکتر. موجب خرسندی و افتخار بود که در خدمت شما بودیم.
* به نظر شما در تصمیمگیریهای کلان چقدر نظر مردم لحاظ میشود؟ در تصمیماتی که در حوزههای اجتماعی و فرهنگی گرفته میشود، آیا دیده میشود؟ آیا کنار آن آمایش سرزمینی که میفرمایید یک نوع آمایش اجتماعی هم وجود دارد که به هر حال تبعات اجتماعی بعضی از تصمیمات را در آن لحاظ کنند؟
* خب الان سازوکاری برای نقش مردم وجود دارد؟ مثال عرض میکنم. همین قانون عفاف و حجاب، چطور مردم میتوانند نظرشان را پیاده کنند؟ چه سازوکاری وجود دارد برای رساندن صدای مردم به آن تصمیمگیرانی که در حوزههای مختلف در شوراهای مختلف هستد؟
– در حوزههای دیگر هم همینطور است.
* حالا در حوزه اقتصاد به همین صورت است. در حوزههای دیگر چه؟
من درباره تمامیت ارضی نگرانی ندارم
* این نظریه بر اساس بحرانهای پیش رو تدوین میشود یا بر اساس رؤیاهای پیش رو؟ هر دولتی میآید، یک نکتهای را پررنگ میکند، یک دولت بر سازندگی، یک دولت بر عدالت، یک دولت بر تعامل با جهان و… به نظر میرسد که هر ۸ سال یک بار، رؤیایمان را داریم تغییر میدهیم و بر اساسش برنامهریزیهای ما تغییر پیدا می کند. این نظریه که از توسعه میفرمایید، متناسب با چه چیزی باید تدوین شود؟ متناسب با بحرانی که ما با آن مواجه هستیم، بحران اقتصادی، بحران سیاسی، محیط زیست، روابط خارجی و… یا نه بر طبق آرمانها و رؤیاهایی که در طی تاریخ دنبالش بودیم. ما دنبال استقلال، عدالت، آزادی، توسعه، پیشرفت، رفاه و… بودیم. خب ما ظاهراً نمیتوانیم انتخاب درست انجام بدهیم، گاهی آرزو جای برنامه را میگیرد، گاهی جای نظریه و گاه اجرا را میگیرد. همه اینها با همدیگر ما را با یک کلاف سردرگم مواجه میکند که تفاوت بین رؤیا و برنامه، بحران و برنامه را نمیتوانیم ایجاد کنیم. شما فکر میکنید که مشکل اصلی ما در این حوزه کجاست؟
مثال میزنم وقتی من در وزارت فرهنگ بودم، در بودجه ما بود که باید ۵ کتابخانه ظرف ۱۰ سال ایجاد کنیم. خوب حالا اینها را چه کسی اداره کند؟ ۵ تا کارمند باید بگیرید، ۵ تا هم مستخدم میخواهند که میشود ۱۰ نفر. پولش را باید جدا بگذاریم. بعد کتابها را چه کسی بیاورد، کتابهایش را باید بخریم، بگذاریم. ما گفتیم میخواهیم این کتابخانه عمومی شود، حتماً لازم نیست ما کارمند بگذاریم. اگر زیر نظر وزارت ارشاد نباشد آسمان به زمین جفت میشود؟ ما گفتیم هیأت امنای مساجد، با این ترکیب شکل دهند و ما هم لازم نیست مدیریتش کنیم. شما خودتان کار کتابخانه مسجد را راه بیاندازید، اداره کنید، ما به شما کتاب میدهیم، کمک مالی هم به شما میکنیم. مؤسسات فرهنگی هنری مساجد بوجود آمد. خودشان دایر میکنند، ما لزومی ندارد به آنها کارمند اضافه کنیم. یادم است من این نظریه را که دنبال میکردم، مرحوم آیتالله مهدوی کنی حساس بود که مساجد دولتی نشوند. با من صحبت کردند که شما چه کار دارید میکنید، گفتم مقصود ما اینست، گفت ما نمیگذاریم مساجد دولتی شوند. گفتیم ما هم نمیخواهیم دولتی شوند. همه آن متعلق به خود مساجد. برای ایشان توضیح دادم. ایشان خیلی انسان بزرگواری بود. قانع شد. اولین مؤسسه فرهنگی و هنری مساجد را با حضور خود ایشان افتتاح کردیم. برای شما شاید جالب باشد و یک فرد که قصدش توسعه فرهنگ اسلامی باشد، ممکن است شبههای داشته باشد، ولی وقتی برایش باز شد، خودش آمد.
هویت جامعه ایستا نیست
– من نگرانی درباره تمامیت ارضی مطلقاً ندارم، چون ایرانیها همه ما مجموعهای از اقوام هستیم. البته تعبیر مرحوم آقای حبیبی این است که ما یک قوم بیشتر نیسیتم و اگر تعبیر با مسامحه باشد در واقع گروههای مختلفی هستیم. همه اینها دلبستگی به ایران یکپارچه دارند. کردها خودشان را اصالتاً ایرانی و اصل ایران میدانند. میگویند ایرانی واقعی ما هستیم. بلوچها و سیستانیها هم همینطور. میگویند اصل ایرانی بودن از ماست. هیچ بخشی از ایران نیست که تعلق به تمامیت ایران نداشته باشد. من در این زمینه هیچ نگرانی ندارم چون دلبستگیها و پیوندهایی که بین بخشهای مختلف هست، بسیار عمیقتر از این حرفهاست. همین امروز هم حادثهای برای ایران رخ دهد، شما مطمئن باشید همه اقوام میآیند پای کار.
